هيأت منصفه ، نماد مشارکت

پیش گفتار

 از زمانی که اندیشمندان علوم سیاسی و حقوق موفق شدند با ارایه نظریه های خود، حضور مردم را در انجام انتخابات عمومی –چه به طور مستقیم و یا به طور غیرمستقیم-در قوای مجریه و مقننه به منصه ظهور برسانند،به دنبال راه حلی بودند که بتوانند در دستگاه قضایی نیز حضور مردم را تحکیم بخشند.لذا تأسیسی تحت عنوان « هیأت منصفه» شکل گرفت که می توان از آن به عنوان « نهاد قضایی مردمی» تعبیر کرد.

    هیأت منصفه از جمله نهادهایی است که می توان به طور واضح حضور و نقش مردم را احساس کرد و در دنیا دارای سابقه طولانی است.اما بسته به شکل حکومت از جامعه ای به جامعه دیگر ممکن است، متفاوت باشد.این هیأت بیشتر در جوامع مردم سالار نقش فعال و پررنگی دارد.در این مقاله سعی بر این است که به مفهوم و سابقه تاریخی این نهاد مردمی،نحوه انتخاب ، میزان حضور و دخالت اعضاء در محاکم پرداخته شود و بررسی شود با وجود پیش بینی قانونی آن ،آیا محدودیت های قانونی ، قضایی ، اجرایی و عملی وجود دارد یا خیر؟ و چه محدودیت هایی وجود دارد ؟آیا همین میزان مشارکت صحیح و واقعی است یا جنبه صوری دارد؟آیا  تفویض قضاوت یا مشارکت مردم در امر قضاوت با موازین شرعی مطابقت دارد یا مغایرت دارد؟آیا نظر هیأت منصفه در تصمیم گیری دادگاه مهم است یا نظر دادگاه فقط ملاک است؟ آیا اعضاء آن توسط مردم انتخاب می شوند یا توسط دولت انتصاب می شوند؟پاسخ این سؤالات را در طی دو گفتار خواهیم داد.

   بنابراین این مقاله در دو گفتار  مطرح خواهد شد.در گفتار اول به مفهوم دقیق هیأت منصفه و سابقه تاریخی آن- تا حدودی تطبیقی-پرداخته خواهد شد و  گفتار دوم به نحوه انتخاب اعضاء این نهاد، حدود صلاحیتشان در محاکم و جرایمی که قانوناً حق مداخله دارند، اختصاص می یابد.

ادامه نوشته

دقایقی با قرآن(1)

صله ی رحم

((الذین ینقضون عهدالله ومن بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون))بقره-آیه ی ۲۷

علامه مجلسی(قدس سره)به دنبال آیه ی((و یقطعون ماامر الله به ان یوصل))یکصد و ده حدیث درباره ی اهمیت صله ی رحم بیان کرده و آنها را موردبحث قرار داده است.در اینجا برخی نکات جالبی  که در آن آمده را بیان می کنیم:

*با بستگان خود دیدار و رابطه داشته باشید هر چند در حد نوشاندن آبی باشد.

*صله ی رحم عمر را زیاد و فقر را دور می سازد.

*با صله ی رحم رزق توسعه می یابد.

*بهترین قدم ها قدمی است که برای صله ی رحم و دیدار اقوام برداشته می شود.

*در اثر صله ی رحم به مقام مخصوصی در بهشت دست می یابید.

*به سراغ بستگان بروید گرچه آنها بی اعتنایی کنند.

*صله ی رحم کنید هرچند آنها نیکوکار نباشند.

*صله ی رحم کنید گر چه به اندازه ی سلام کردن باشد. 

*صله ی رحم مرگ و حساب روز قیامت را آسان میکند.
*صله ی رحم باعث تزکیه ی عمل و رشد اموال می شود.

*کمک مالی به فامیل بیست و چهار برابر کمک به دیگران پاداش دارد.

*صله ی رحم کنید گرچه یکسال راه بروید.

*کسی که صله ی رحم را ترک کند بویی از بهشت به او نمی رسد.

*امام صادق می فرماید:((پدرم مرا سفارش کرد با افرادی که با فامیل خود رابطه ندارند دوست مشو.))

فاطمه فاطمه است

 


اینک لحظه‌ وداع با علی (ع) ! چه دشوار است. اکنون علی باید در دنیا بماند. سی سال دیگر! فرستاد ” ام رافع ” بیاید ، وی خدمتکار پیغمبر(ص) بود. از او خواست که - ای کنیز خدا، بر من آب بریز تا خود را شست ‌وشو دهم. با دقت و آرامش شگفتی، غسل کرد و سپس جامه‌ های نویی را که پس از مرگ پدر کنار افکنده بود و سیاه پوشیده بود، پوشید، گویی از عزای پدر بیرون آمده است و اکنون به دیدار او می‌رود.

به ام رافع گفت:
ـ بستر مرا در وسط اتاق بگستران.
آرام و سبکبار بر بستر خفت، رو به قبله کرد، در انتظار ماند.
لحظه ‌ای گذشت و لحظاتی …
ناگهان از خانه شیون برخاست.
پلک‌هایش را فروبست و چشم‌هایش را به روی محبوبش ـ که در انتظار او بود‌ ـ گشود.
شمعی از آتش و رنج ، در خانه‌ علی خاموش شد و علی تنها ماند . با کودکانش.
از علی خواسته بود تا او را شب دفن کند ، گورش را کسی نشناسد و … و علی چنین کرد.
اما کسی نمی ‌داند که چگونه؟ و هنوز نمی ‌داند کجا؟
در خانه‌اش؟ یا در بقیع ؟ معلوم نیست.
و کجای بقیع ؟ معلوم نیست.
آنچه معلوم است،‌ رنج علی است، امشب، بر گور فاطمه .
مدینه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته ‌اند. سکوت مرموز شب گوش به گفت‌وگوی آرام علی دارد.
و علی که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بی ‌پیغمبر، بی ‌فاطمه. همچون کوهی از درد، بر سر خاک فاطمه نشسته است.
ساعت ‌ها است.شب ـ خاموش و غمگین ـ زمزمه درد او را گوش می ‌دهد، بقیع آرام و خوشبخت و مدینه بی‌وفا و بدبخت، سکوت کرده ‌اند، قبر‌های بیدار و خانه‌ های خفته می‌شنوند.
نسیم نیمه شب کلماتی را که به سختی از جان علی برمی‌آید، از سر گور فاطمه به خانه‌ خاموش پیغمبر می‌برد.

ـ بر تو، از من و از دخترت ـ که در جوارت فرود آمد و به شتاب به تو پیوست، سلام ای رسول خدا.

ـ از سرگذشت عزیز تو ـ ای رسول خدا ـ شکیبایی من کاست و چالاکی من به ضعف گرایید . اما، در پی سهمگینی فراق تو و سختی مصیبت تو، مرا اکنون جای شکیب هست.

من تو را در شکافته گورت خواباندم و در میانه‌ حلقوم و سینه من جان دادی، “انا لله و انا الیه راجعون”.
ودیعه را بازگرداندند و گروگان را بگرفتند، اما اندوه من ابدی است و اما شبم بی‌خواب، تا آنگاه که خدا خانه‌ای را که تو در آن نشیمن داری، برایم برگزیند.
هم‌اکنون دخترت تو را خبر خواهد کرد که قوم تو بر ستمکاری در حق او همداستان شدند. به اصرار از او همه چیز را بپرس و سرگذشت را از او خبر گیر.
اینها همه شد، با این که از عهد تو دیری نگذشته است و یاد تو از خاطر نرفته است.
بر هر دوی شما سلام. سلام وداع کننده‌ای که نه خشمگین است، نه ملول.
لحظه‌ای سکوت نمود، خستگی یک عمر رنج را ناگهان در جانش احساس کرد. گویی با هر یک از این کلمات، که از عمق جانش کنده می‌شد ـ قطعه‌ای از هستی‌اش را از دست داده است.
درمانده و بیچاره بر جا مانده؛ نمی‌دانست چه کند؛ بماند؟ بازگردد؟ چگونه فاطمه را، این‌جا، تنها بگذارد، چگونه تنها به خانه برگردد؟ شهر، گویی دیوی است که در ظلمت زشت شب کمین کرده است. با هزاران توطئه و خیانت و بی‌شرمی انتظار او را می‌کشد.
و چگونه بماند؟ کودکان؟ مردم؟ حقیقت؟ مسئولیت‌هایی که تنها چشم به راه اویند و رسالت سنگینی که بر آن پیمان بسته است؟
درد چندان سهمگین است که روح توانای او را بیچاره کرده است. نمی‌تواند تصمیم بگیرد، تردید جانش را آزار می‌دهد، برود؟ بماند؟
احساس می‌کند که از هر دو کار عاجز است، نمی‌داند که چه خواهد کرد؟
به فاطمه توضیح می‌دهد: “اگر از پیش تو بروم، نه از آن رو است که از ماندن نزد تو ملول گشته‌ام، و اگر همین جا ماندم، نه از آن رو است که به وعده‌ای که خدا به مردم صبور داده است بدگمان شده‌ام”.
آنگاه برخاست، ایستاد، به خانه‌ پیغمبر رو کرد، با حالتی که در احساس نمی‌گنجید، گویی می‌خواست به او بگوید که این “ودیعه‌ی عزیز”ی را که به من سپرده‌ای، اکنون به سوی تو بازمی‌گردانم، سخنش را بشنو. از او بخواه، به اصرار بخواه تا برایت همه چیز را بگوید، تا آن‌چه را پس از تو دید یکایک برایت برشمارد.
فاطمه این‌چنین زیست و این‌چنین مرد و پس از مرگش زندگی دیگری را در تاریخ آغاز کرد. در چهره همه‌ ستمدیدگان ـ که بعدها در تاریخ اسلام بسیار شدند ـ هاله‌ای از فاطمه پیدا بود. غصب شدگان، پایمال شدگان و همه‌ قربانیان زور و فریب نام فاطمه را شعار خویش داشتند. یاد فاطمه، با عشق‌ها و عاطفه‌ها و ایمان‌های شگفت زنان و مردانی که در طول تاریخ اسلام برای آزادی و عدالت می‌جنگیدند، در توالی قرون، پرورش می‌یافت و در زیر تازیانه‌های بی‌رحم و خونین خلافت‌های جور و حکومت‌های بیداد و غصب، رشد می‌یافت و همه‌ دل‌های مجروح را لبریز می‌ساخت.
این است که همه جا در تاریخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حق‌خواهی و عدالت‌طلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعیض بوده است.
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه، یک ” زن ” بود، آن‌ چنان که اسلام می‌خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر خود رسم کرده بود و او را در کوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش‌های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.

وی در همه‌ ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر یک دختر، در برابر پدرش.
مظهر یک همسر در برابر شویش.
مظهر یک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر یک ” زن مبارز و مسئول ” در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌ اش.

وی خود یک “ امام ” است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده‌آل برای زن، یک “ اسوه ” ، یک شاهد برای هر زنی که می‌خواهد ” شدن خویش ” را خود انتخاب کند.
او با طفولیت شگفتش، با مبارزه‌ مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی، در خانه‌ پدرش، خانه‌ی همسرش، در جامعه‌اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ می‌داد.

نمی‌دانم چه بگویم؟ بسیار گفتم و بسیار ناگفته ماند.

در میان همه جلوه‌های خیره کننده‌ روح بزرگ فاطمه، آنچه بیشتر از همه برای من شگفت‌انگیز است این است که فاطمه همسفر و همگام و هم‌ پرواز روح عظیم علی است.
او در کنار علی تنها یک همسر نبود، که علی پس از او همسرانی دیگر نیز داشت. علی در او به دیده یک دوست، یک آشنای دردها و آرمان‌های بزرگش می ‌نگریست و انیس خلوت بیکرانه و اسرارآمیزش و همدم تنهایی‌هایش.
این است که علی هم او را به گونه‌ دیگری می‌نگرد و هم فرزندان او را.
پس از فاطمه، علی همسرانی می‌گیرد و از آنان فرزندانی می‌یابد. اما از همان آغاز، فرزندان خویش را که از فاطمه بودند با فرزندان دیگرش جدا می‌کند. اینان را “بنی‌علی” می‌خواند و آنان را “بنی‌فاطمه”.
شگفتا، در برابر پدر، آن هم علی، نسبت فرزند به مادر و پیغمبر نیز دیدیم که او را به گونه‌ی دیگر می‌بیند. از همه‌ی دخترانش تنها به او سخت می‌گیرد، از همه‌ تنها به او تکیه می‌کند. او را ـ در خردسالی ـ مخاطب دعوت بزرگ خویش می‌گیرد.

نمی‌دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟

خواستم از ” بوسوئه ” تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از ” مریم ” سخن می‌گفت . گفت : هزار و هفتصد سال است که همه‌ سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده‌اند.
هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت‌ها در شرق و غرب، ارزش‌های مریم را بیان کرده‌اند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه‌ ذوق و قدرت خلاقه ‌شان را به کار گرفته ‌اند.
هزار و هفتصد سال است که همه‌ هنرمندان، چهره‌نگاران، پیکرسازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی ‌های اعجاز‌گر کرده‌ اند.
اما مجموعه‌ گفته‌ها و اندیشه ‌ها و کوششها و هنرمندی‌‌های همه در طول این قرن‌های بسیار، به اندازه‌ این کلمه نتوانسته ‌اند عظمت‌های مریم را بازگویند که: “مریم (س)، مادر عیسی (ع) است “.

و من خواستم با چنین شیوه ‌ای از فاطمه بگویم. باز درماندم

خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه‌‌ی بزرگ است.
دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه مادر حسین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.


دکتر علی شریعتی
برگرفته از کتاب فاطمه فاطمه است

حقوق جزا بهتراست يا حقوق خصوصي؟(دانلود)

حقوق جزا بهتراست يا حقوق خصوصي؟؟؟

از دوران دانشجويي اين سوال ذهن من ودوستانم را مشغول كرده بود كه حقوق خصوصي بهتر است يا حقوق جزا به همين دليل تحقيق هاي زيادي دراين زمينه كرديم ونظرات اساتيد ومشاوران زيادي را جويا شديم اماهركسي دلايل خاص خودش راداشت عده اي مي گفتندعلاقه تاثيرداردوبه هركدام علاقه منديد به آن رشته برويد عده اي مي گفتند ازنظربازاركارخصوصي بهتراز جزاست وگروهي هم مي گفتند جزا بهتر است چون بحث مجازاتها بيشتر طرفدار دارد وهمه
به دنبال تعقيب جزايي طرف خود مي باشند اساتيدي مي گفتند شما استاد دانشگاه هم بشويد دروس بيشتري را ميتوانيد در حقوق خصوصي تدريس كنيد ولي فكر جمعيت وطرفداران زياد اين رشته را نمي كردند....

 

برای دانلود فایل pdf روی download کلیک کنید.

یا فاطمه زهرا (س)

یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است


بعد از این خورشید می ماند غریب ، می تراود از لبش امن یجیب . . .

از مشرق قلبم رسیده فاطمیه . رخت عزایم كو ، رسیده فاطمیه . . .

 


+بمناسبت ایام فاطمیه مراسم سوگواری در روزهای جمعه۱۸و شنبه ۱۹فروردین در مسجد دانشگاه برگزار میگردد.(ایام فاطمیه اول)

+مراسم سوگواری ایام فاطمیه دوم هم بمدت ۴روز از ۴اردیبهشت تا ۷اردیبهشت در مسجد دانشگاه برگزار خواهد شد.(تکمیل خواهد شد)


پــــ نـــ پـــ

رفتیم آذرشهر ساندویچی،رو شیشه نوشابه نوشته بود:بطری فقط برای مصرف نوشابه میباشد...

پــــ نــــ پــــ شیشه رو هم میخوایم بخوریم با اجازه!!!

مبانی حاکمیت نبوی

اشاره:در یک نگاه کلی، حکومت‏ها را می توان به دو قسم؛ «دیکتاتور و مستبد» و «مردم‏گرا» تقسیم کرد. در قسم اول، حکومت و حاکم، به حقوق مردم بی‏توجه است و حاکم با خوی دیکتاتوری و استبداد در رای و عمل، با زور و قدرت به حکومت می‏پردازد، که مصادیق آن در تاریخ کهن؛ مانند حکومت فرعون و در دوره معاصر، حکومت‏های فاشیستی مانند حکومت هیتلر و حکومت‏های سلطنتی است.‏
     برخی از معارضان کینه‏ورز می‏کوشند حکومت‏های دینی و در راس آن، حکومت نبوی را زیر مجموعه حکومت‏های مستبد و تک‏رای قرار دهند، که نوعاً به حقوق اساسی شهروندان توجهی ندارد. اکنون مقاله حاضر برای نقد این شبهه و همچنین تبیین جایگاه مردم در نظام سیاسی حکومت نبوی تقدیم می‏شود.‏
     با نگاهی به سیره نظری و عملی حضرت، جایگاه مردم در حکومت نبوی را می‏توان در موارد زیر دانست:‏....
     
  

ادامه نوشته

تأملاتی درباره تمایز جنسی و احکام مجازات در اسلام

اشاره: آنچه در پی می‏آید برآمده از گفتگوی آقای دکتر مهرپور با آیت‏اللّه‏ العظمی صانعی درباره موضوع تفاوتهای حقوق زن و مرد است که در تاریخ 16/2/78 در قم برگزار شد. در این گفتگو آیت‏اللّه‏ بیات (رئیس گروه اندیشه سیاسی پژوهشکده) آقای دکتر حاضری (ریاست پژوهشکده و مدیر مسئول پژوهشنامه متین) و حجت‏الاسلام حاضری (عضو دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام در قم) از سوی هیأت تحریریه پژوهشنامه متین حضور داشتند.
ادامه نوشته

اینجا...

 

جلوی سلف 

+هر دم از این باغ بری میرسد

سایت اتوماسیون تغذیه(خواهران-برداران)دوباره کار نمیکنه....