اصطلاحات دانشجویی
تريا: محلي براي فرار از غذاي سلف كه در اين حالت مصداق بارز از چاله به چاه افتادن است. اما صرفنظر از ارزش غذايي آن، از لحاظ فرهنگي اهميت زيادي دارد. به خصوص براي پژوهندگان زبان كوچه و بازار.
پلشت: دانشجويي كه حاضر است كيسه فريزر دور بشقابش بكشد و با قاشق يك بار مصرف غذا بخورد تا مجبور نباشد روزي يكبار ظرفهايش را بشويد. تقريبا اكثر دخترهاي ساكن در خوابگاه هاي دانشكده هاي علوم و مهندسي. شاسكول: دانشجويي (عمدتا دختر) كه بعد از 20 بار جزوه دادن به يكي از دانشجويان جنس مخالف هنوز فكر ميكند خط خوبش باعث محبوبيتاش است. بورسيه: همزماني كار و تحصيل كه ماحصل آن تلفيق درسنخواني و اززيركاردررويي است. ارث پدري (طلب بابا): طلبي كه بعضي از دانشجويان ارزشي از ديگران دارند و معمولا به صورت گزارههايي همچون «چرا اين لباس رو پوشيدي؟»، «چرا موهات ديده ميشه؟»، «ديگه اين موسيقي رو نشنوم ها»، «ديگه نبينم با هم كِروكِر ميكنين»... بروز ميكند. كارتنخواب: دانشجوي بيخوابگاه كه معمولا پس از سر و سامان گرفتن و هم اتاق شدن با چند دانشجوي شهرستاني، حسرت كارتنخوابي و دربدري را خواهد كشيد. پاچهخواري: يكي از راههاي گرفتن نمره از اساتيد به طور شرافتمندانه. البته شرافتمندانه در قياس با ساير راهها! كارداني پيوسته: پيوند دانشگاه با دبيرستان به كف با كفايت دانشجوياني كه در حد دوره راهنمايي معلومات دارند و رفتارشان مثل دبيرستانيهاست. صلاحيت داشتن: با مسئول يكي از نهادهاي مستقر در دانشگاه سلام و عليك داشتن. افتادن: سقوط از بالا به پايين كه به خاطر عوامل مختلفي چون جاذبهي زمين، درس نخواندن، جزوه نداشتن، شكست در عشق و امثال آنها اتفاق ميافتد. حذف ترم: خودكشي آبرومندانه از ترس مرگي مفتضحانه
تحقيق: تاليف يا ترجمهي بخشي از كتابي كه استاد در نظر دارد بعدا به نام خودش چاپ كند در ازاي گرفتن مقدار ناچيزي نمره.
پروپوزال: نوشتهي بي ربط كوتاهي كه در آن دربارهي نوشتهي بيربط بلندي كه بعدا نوشته يا كپي پيست خواهد شد، توضيح داده ميشود.
پاياننامه: تايپ يا كپي-پيست كردن مقداري متن پراكنده در كتابها و پاياننامههاي قديميتر در يك فايل و پرينت گرفتن از آنها و صحافي كردن مجموعه. خوشبختانه با پيشرفت علم و تكنولوژي، تمام اين فرآيندها با صرف هزينهي معقولي به طور كاملا خودكار و بدون دخالت دست و ذهن انجام ميگيرد.
دانشنامه (مدرك): درپوش كوزه.
جابجايي (دانشجويي): تفاوت علمي دانشگاهها به زبان پول.
جوات: دانشجويي كه طبق آخرين مدهاي 10 سال قبل لباس مي پوشد و با آخرين مدهاي 20 سال قبل زندگي مي كند و مثل 30 سال قبل فكر مي كند. جواتها معمولا آينده مثبتي در مشاغل دولتي دارند.
افزايش سنوات: حاصل ز گهواره تا گور دانش جوييدن.
سياسيكاري: اصطلاحي براي توصيف فعاليتهاي سياسي دانشجويي وقتي كه مطابق سليقهي «آنها» نيست. آنهايي كه هميشه تاكيد ميكنند كه دانشجو بايد سياسي باشد و در امور كشورش دخالت داشته باشد.
انتظامات: شحنهي دانشگاه و مسئول برقراري نظم حتي به قيمت بينظمي. ستاد كارآفريني براي اقوام و خويشان فاقد تحصيلات دانشگاهي و بعضا دبيرستاني مسئولان دانشگاه.
كفش پاشنه بلند (تق تقي): ابزار توليد آژير ورود و يا نزديك شدن دختر دانشجويي كه دانشگاه را با مجلس عروسي اشتباه گرفته است. ![]()
سنگپاي قزوين: مهمترين عامل براي اخذ دكتراي افتخاري از آكسفود بدون داشتن ليسانس
پول: عامل بدبختيهاي بزرگي مثل ازدواج و تحصيل در دانشگاه آزاد.
تئوريسين: آدمي با تحصيلات نيمبند دانشگاهي و توانايي فوقالعاده در آسمان به ريسمان بافتنهاي فلسفي و سياسي كه وظيفهي آمادهسازي دانشجويان براي «روز مبادا» را دارد. وجود تعدادي دانشجوي خودي و بچه مثبت كه با دهان باز به حرفهاي استاد گوش بدهند و به خصوص دختران دانشجويي كه از تمام صحبتهاي او نتبرداري كنند - به ويژه در هنگام زوم كردن دوربين- لازم و ضروري است... تئوريسينها معمولا تهلهجهي مشهدي دارند.
ازدواج دانشجويي: اشتباه صنفي.
كتابخانه: جايي براي حرف زدن، رد و بدل كردن جزوات و فايلهاي بلوتوثي، اس ام اس فرستادن و بعضا رونويس تكاليف و تمرينها.
منشي گروه: همه كاره ي گروه. دست كم خودش كه اينطور فكر ميكند.
بنام خدا